سفارش تبلیغ
صبا ویژن
.::آخرین اخبار شیعه::.

داستان شگفت حضرت ابو الفضل

- « داستان شگفت مسجد حضرت ابالفضل ( علیه‌السلام ) در مسیر بندرعباس در مسافرتی که به طرف بندرعباس می‌رفتیم بیابان برهوتی را مشاهده کردیم ناگاه رسیدیم به مسجد بسیار باشکوهی به نام مسجد حضرت ابالفضل اطراف این مسجد ساختمانهای عام المنفعه و چشمگیری با کاشی‌های بسیار زیبایی‌ تزیین شده بود و دو پمپ بنزین در دو طرف جاده این طرف و آن طرف محوطه قرار داشت ، ماشینهای زیادی در صف مواد سوختی قرار گرفته بود ، وضع ساختمانها و پمپ بنزین و مسجد طوری بود که مسافرین گفتند جریان این مسجد را می‌دانید ؟ گفتم فی‌الجمله بعضی از راننده‌ها و آقایانی که اینجا آمده‌اند مطالبی را گفتند و لیکن شما که اطلاع دارید . شرح دهید استفاده می‌کنیم ،‌گفتند :
روزی یکی از رانندگان تریلی از این محوطّه عبور می‌کرده ،‌خوابش می‌برد ، ماشین از جاده خارج می‌شود ، یک طرف تریلی کاملاً از زمین جدا می‌شود بطرف بالا قرار می‌گیرد و در سراشیبی می‌رود ، رانند از خواب بیدار می‌شود ، وضع را مشاهده می‌کند ، مرگ مقابل چشمش مجسم می‌شود ، فریاد می‌زند : ای اباالفضل خودت بفریاد برس ، ناگاه می‌بیند دو دست نمایان شد . تریلی را به طرف جاده کشاند ، با وضع چشمگیر و اعجاز آمیزی چرخهای تریلی در جاده روی زمین قرار می‌گیرد و تحت کنترل در می‌آید ، راننده پیاده می‌شود ، حالت بهت زدگی پیدا می‌کند . ماشینهای دیگر می رسند ، جریان را می‌گوید ... بالاخره تصمیم می‌گیرند مسجدی بنام حضرت ابوالفضل (ع) می‌سازند ، هر ماشین و تریلی عبور می‌کند کمک می‌کنند ، تماشایی است آن قدر مسجد با شکوه و مجهز است ، وسائل تهویه سرد و کولر و وسائل گرم کردن طوری است که در تابستان و زمستان جمعیت زیادی برای نماز و استراحت جمع می‌شوند ، وقتی دهة محرم و عزاداری می‌رسد بیابان پر می‌شود از تریلی و ماشین باری و ... و عزاداری و سینه زنی آنها مردم را مبهوت می‌کند ، هر راننده که می‌رسد اول می‌رود سر صندوق کمک به مسجد ، مقداری پول در او می‌ریزد بعد می‌رود دنبال کارهای خود و در نتیجه یک مجتمع بزرگ آبرومند و زیبا در وسط بیابان برهوت بندرعباس بنام اباالفضل ( علیه‌السلام ) دلربایی می‌کند. »1


مشاهده داستان شگفت حضرت ابو الفضل