سفارش تبلیغ
صبا ویژن
.::آخرین اخبار شیعه::.

همسر حضرت ابو الفضل

همسر حضرت قمر بنی هاشم (‌ علیه السلام )
« بانوی حرم حضرت قمر بنی هاشم ( علیه السلام ) لبابه ، بنت عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب ، بود و مادر لبابه امّ حکیمه است . حضرت ابوالفضل العباس ( علیه السلام ) از لبابه دو فرزند داشت :
یکی فشل و دیگری عبیدا‌لله . نسل آن حضرت فقط از طریق عبیدا‌لله ادامه یافته است . ولی در کتاب العباس می‌خوانیم که : قمر بنی هاشم پنج اولاد بلکه شش اولاد داشته ؛ فضل و عبیدا‌لله ( که از لبابه بودند ) ،‌سوم حسن ( که مادرش امّ ولد بوده ) و این را از کتاب معارف ابن قتیبه و حدیقه النسب شیخ فتونی نقل کرده ، چهارم قاسم است که بعض کتب مقاتل نقل کرده است ولم یثبت ، پنجم دفتری است که نام او را ذکر نکرده و از حدائق الانس این را نقل فرموده است ، ششم محمد است که ابن شهر آشوب او را از شهدای طف شمرده است » 2

فرزندان حضرت ابوالفضل العباس ( علیه‌السلام )
جناب آقای میر سید علی موحدی ابطحی موسوی اصفهانی در یکی از تألیفات خود تا نسل دوازدهم از فرزندان حضرت عباس ( علیه السلام ) با ذکر سند معتبر نام می‌برد . ایشان می‌فرماید : « برای حضرت ابالفضل العباس ( علیه‌السلام ) فرزندان بیشماری ذکر کرده‌اند برای آسان شدن اطلاع از احوالشان آنها را به مقدار ممکن طبقه بندی می‌کنیم .

« شجره مبارکه اولاد حضرت ابوالفضل العباس ( علیه السلام ) طبقه اول »

حضرت ابالفضل العباس ( علیه السلام )

حسن عبیدالله فضل قاسم محمد دختر دختر
1 2 3 4 5 6 7


مشاهده همسر حضرت ابو الفضل

نام گزاری حضرت ابو الفضل

نامگذاری حضرت عباس ( علیه‌السلام )
« در بعضی از کتب معتبر نقل شده که ، در روز ولادت ابوالفضل العباس امّ البنین قنداقة او را به دست امیرالمؤمنین ( علیه‌السلام ) داد تا بر وی نامی بگذارد .
حضرت زبان مبارک را به دیده و گوش و دهان او گردانید تا حق بگوید و حق ببیند و حق بشنود . سپس در گوش راست وی اذان و در گوش چپش اقامه گفت . یکی از سنتهای رسول خدا ( ‌صلی الله و علیه و آله ) که برای مسلمین ارث گذارده این است که در حین تولد فرزند در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بگویند تا از همان بدو تولد با اسامی خدا و سول خدا و امام و ولی خود آشنا گردد . حضرت امیرالمؤمنین علی ( علیه‌السلام ) به امّ البنین ( السلام علیها ) فرمود : چه اسمی بر این طفل گذارده‌اید ؟
عرض کرد : من در هیچ امری بر شما سبقت نگرفته‌ام ، هر چه خودتان میل دارید اسم بگذارید .
فرمود : من او را به اسم عمویم ؛ عبّاس نامیدم . پس دستهای او را بوسید و اشک به صورت نازنینش جاری شد و فرمود : گویا می‌بینم که این دستها در یوم‌ الطف در کنار شریعة فرات در راه یاری دین خدا قطع خواهد شد .»2
« مورخان نقل می‌کنند : در دوران طفولیت حضرت عباس ( علیه السلام ) یک روز امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب ( علیه‌السلام ) وی را در دامان خود گذاشته و آستینهایش را بالا زد و در حالیکه بشدّت می‌گریست به بوسیدن بازوهای عباس ( علیه‌السلام ) پرداخت . ام البنین ( السلام علیها ) حیرت زده از این صحنه ،‌ از امام پرسید : چرا گریه می‌کنید ؟!‌ حضرت با صدای آرام و اندوه زده پاسخ داد : به این دو دست نگریستم و آنچه را که برسرشان خواهد آمد به یاد آوردم .
امّ البنین ( السلام علیها ) شتابان و هراسان پرسید : چه بر سر آنها خواهد آمد ؟ امام
( علیه‌السلام ) با لحن مملو از غم و اندوه و تأثر گفت : آنها از بازو قطع خواهد شد .
کلام حضرت چون صاعقه‌ای بر امّ البنین ( السلام علیها ) فرود آمد و قلبش را ذوب کرد و با دهشت بسرعت پرسید : « چرا دستهایش قطع می‌شوند ؟! » و امام ( علیه‌السلام )
به او خبر داد که دستان فرزندش در راه و یاری اسلام و دفاع از برادرش ، حافظ شریعت الهی و ریحانة رسول الله ( صلی الله و علیه و آله ) ، قطع خواهد شد .
امّ البنین ( السلام علیها ) گریست و زنان همراه او نیز در غم و رنج و اندوهش شریک شدند .
سپس امّ البنین ( السلام علیها )‌ به دامن صبر و بردباری چنگ زد و خدای را سپاس گفت که فرزندش فدای سبط گرامی رسول خدا ( صلی الله و علیه و آله ) و ریحانة‌ او خواهد گردید . امیرالمؤمنین علی ( علیه‌السلام ) فرمود امّ البنین ، فرزندت عباس ( علیه‌السلام ) نزد خدای تبارک و تعالی منزلتی عظیم دارد و خدای متعال در عوض دو دستش ، دو بال به او مرحمت خواهد کرد که با آنها با ملائکه در بهشت پرواز کند ،‌همان گونه که قبلاً این عنایت را به جعفر بن ابی‌طالب ( علیه‌السلام ) نموده است و امّ البنین ( السلام علیها ) با شنیدن این بشارت ابدی و سعادت جاودانه مسرور شد .»1


مشاهده نام گزاری حضرت ابو الفضل

تولد و رشد حضرت ابوالفضل

تولد و رشد حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)
قبل از اینکه به ولادت و رشد حضرت ابوالفضل بپردازیم بهتر است سخنی کوتاه از ریشه های گرانقدر ایشان داشته باشیم.

پدر
(( پدر بزرگوار حضرت عباس (علیه السلام) امیرالمومنین، وصی رسول خدا (صلی ا لله علیه وآله) در مدینه علم نبوت، اولین ایمان آورنده به پروردگار و مصدق رسولش، همسر دخت گرامیش، هم پایه هارون برای موسی نزد حضرت ختمی مرتبت قهرمان اسلام و نخستین مدافع کلمه توحید است که برای گسترش رسالت اسلامی و تحقق اهداف بزرگ آن با نزدیکان و بیگانگان جنگید.
تمام فضیلتهای دنیا در برابر عظمت او ناچیزند و در فضیلت و عمل، کسی را یارای منافسه با او نیست. مسلمانان به اجماع او را پس از پیامبر اکرم (صلی ا لله علیه وآله) داناترین، فقیه ترین و فرزانه ترین کس می دانند. آوازه بزرگیش در همه جهان پیچیده است و دیگر نیازی به تعریف و توصیف ندارد.
عباس را همین سرافرازی و سربلندی بس، که برخاسته از درخت امامت و برادر دو سبط پیامبر اکرم (صلی ا لله علیه وآله) است.))1

مادر
« مادر گرامی و بزرگوار ابوالفضل العباس (علیه السلام) بانوی پاک، فاطمه دخت حزام بن خالد است.
پدرش حزام از استوانه‌های شرافت در میان عرب بشمار می‌رفت و در بخشش ،

مهمان‌نوازی ، دلاوری و رادمردی مشهور بود . خاندان این بانو از خاندانهای ریشه دار و جلیل القدر بود که به دلیری و دستگیری معروف بودند .»1
« گویند همان روز که پای در خانه مولا ( علیه‌السلام ) گذاشت ، حسنین هر دو مریض بوده و در بستر افتاده بودند . اما عروس تازة ابوطالب ( السلام علیها ) به محض آنکه وارد خانه شد ،‌خود را به بالین آن دو عزیز عالم وجود رسانید و همچون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت .» 2
« چنانکه گفته می‌شود خود نیز پس از چندی به مولا پیشنهاد داد که به جای فاطمه ،‌که اسم قبلی و اصلی او بوده ، او را امّ البنین صدا زند ، تا حسنین ( علیهما‌ السلام ) از ذکر نام اصلی او توسط مولا ( علیه السلام ) به یاد مادر خویش ، فاطمة زهرا ( السلام الله علیها ) نیفتاده و در نتیجه خاطرات تلخ گذشته در ذهنشان تداعی نگردد و رنج بی‌مادری آنها را آزار ندهد ! »3
این بانوی بزرگوار نزد مسلمانان جایگاهی ویژه دارد و بسیاری از آنان معتقدند که او را نزد خداوند منزلتی والا است و اگر دردمندی او را به درگاه حضرت باری تعالی شفیع و واسط قرار دهد ، غم و اندوهش برطرف خواهد شد . لذا به هنگام سختیها و درماندگیها ، این مادر فداکار را شفیع خود قرار می‌دهند . البته بسیار هم طبیعی است که امّ‌ البنین
( السلام علیها ) نزد پروردگار مقرّب باشد ، زیرا وی فرزندان و پاره‌های جگر خود را خالصانه در راه خدا و استواری دین حق تقدیم داشته است .
ازدواج امّ البنین با حضرتش بعد از شهادت صدّیقه کبری ( السلام الله علیها ) صورت گرفته است . زیرا تا فاطمه (‌السلام الله علیها ) زنده بود خداوند ازدواج با دیگر زنان را بر امیرالمؤمنین ( علیه‌السلام ) حرام نموده بود .
« در فرزندان امّ البنین ( السلام علیها ) اول از همه ، قمر بنی هاشم ( علیه‌السلام ) متولد گردید و بعد به ترتیب : عبدالله و جعفر و عثمان گام به جهان هستی گذاشتند . فرزندان
امّ البنین همگی در زمین کربلا شهید شدند و نسل امّ البنین ( السلام علیها ) از طریق عبیدالله بن قمر بنی هاشم بسیار می‌باشند .»1


مشاهده تولد و رشد حضرت ابوالفضل

داستانی از حضرت ابوالفضل

پس از شهادت حضرت فاطمه زهرا (السلام ا لله علیها) امیرالمومنین علی بن ابی طالب، برادرش عقیل را فرا خواند و از او خواست برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسری دلیر برای مولا به ارمغان آورد که سالار شهیدان حسین بن علی (علیه السلام) را در کربلا یاری کند.
(( عقیل، ام البنین کلابیه (السلام علیها) را برای حضرت علی (علیه السلام) برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کلاب در شجاعت بی مانند بودند. بنی کلاب از حیث شجاعت و دلاوری در میان عرب زبانزد بودند. حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) این انتخاب را پسندید و عقیل را به خواستگاری نزد پدر ام البنین (السلام علیها) فرستاد. پدر، خشنود از این وصلت مبارک، نزد دختر شتافت و او نیز با سربلندی و افتخار پاسخ مثبت داد و پیوندی همیشگی بین وی و مولای متقیان علی بن ابی طالب (علیه السلام) برقرار شد. امام (علیه السلام) در همسرش عقلی سترگ، ایمانی استوار، آدابی والا و صفاتی نیکو مشاهده کرد و او را گرامی داشت و از صمیم قلب در حفظ حرمت او کوشید.))
ام البنین (السلام علیها) فرزندان دخت گرامی رسول اکرم را بر فرزندان خود که نمونه های والای کمال بودند مقدم می داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان می کرد.
به عقیده شیعه و اندیشمندان اسلامی پس از رسول اکرم (صلی ا لله علیه و آله) و معصومین (علیه السلام) حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) یکی از عالمترین،فقیه ترین، عارف ترین، فرزانه ترین، شجاع ترین و سخاوتمندترین افرادی است که تاریخ اسلام بلکه تاریخ جهان، به خود دیده است. ایشان پدر تمام فضایل انسانیت و کمال بوده است.


مشاهده داستانی از حضرت ابوالفضل

مرحمت حضرت ابو الفضل

مرحمت حضرت ابو الفضل

نخی به پول می‌بندیم و در ضریح می‌اندازیم. بدین وسیله نذر تو ادا می‌شود و حضرت اگر خواست پول را به ما می‌دهد. قبول کرد، پول را با نخ در ضریح انداختیم ولی هر چه کشیدم نخ بیرون نیامد، نزدیک بود نخ پاره شود، گفتم: آقا جان؛ (پول مال شماست ولی نخ مال ماست) پول را نمی‌دهی، نخ را بده، پس نخ را کشیده بدون پول بیرون آوردیم و از حرم خارج شدیم.


مشاهده مرحمت حضرت ابو الفضل